زین قند پارسی



گردیدن و گشتن در زبان فارسی در جایی به کار می رود که مراد در آن نشان دادن تغییر و دگرگونی در چیزی و از حالی به حالی گشتن آن چیز باشد.
مثلا می گویند:  کتاب ترجمه گشت ( یعنی پیش از آن به زبان دیگری بوده است) شهر ویران گردید ( یعنی پیش از آن آباد بوده است)، مرد پیر گشت ( یعنی پیش از آن جوان بوده است)، درخت سبز گشت ( یعنی پیش از آن نروییده بوده است)، چراغ روشن گشت ( یعنی پیش از آن خاموش بوده است) و . . .  که در همه این موارد می توان شدن را نیز به کار برد.
ولی هر گاه نشان دادن تغییر و دگرگونی در چیزی  منظورنباشد، نمی توان از گشتن بهره گرفت و باید شدن به کار برد. مثلا گفتن : مداد پیدا گردید» نادرست است چرا که چیزی در مداد تغییر نکرده است.
منبع
https://t.me/qande_parsi/55

در اطلاعیه یکی از روابط عمومی ها نوشته شده بود"طی توافق به عمل آمده باشرکت همکاران می توانند از خدمات مجتمع .با تخفیف استفاده کنند"
 ترکیب "طی توافق به عمل آمده "هم  دور از زبان معیار است و هم به ساده نویسی آسیب زده است . پس باید به جای این عبارت پبچیده و نازیبا از جمله های مشابه و روان استفاده کنیم؛
پس از توافق باشرکت
در پی توافق با شرکت .
با موافقت شرکت.
منبع
https://t.me/qande_parsi/109

در جمله هایی که معلوم است یعنی فاعل دارد، نباید از فعل مجهول(شد) استفاده کرد.
قانون حمایت از مددجویان توسط دولت تصویب شد. (نادرست)
 دولت قانون حمایت از مدد جویان را تصویب کرد. (درست)
 گلستان سعدی از سوی انتشارات دانش منتشر شد. (نادرست)
انتشارات دانش، گلستان سعدی را منتشر کرد. (درست)
یا
گلستان سعدی را، انتشارات دانش منتشر کرد. (درست)
منبع
https://t.me/qande_parsi/107

گاهی دو واژه همسان وجود دارد که یکی عربی و دیگری فارسی است. در این صورت اولویت با واژه فارسی است. علت این پیشنهاد هم این است که اگر از واژه های  فارسی استفاده نشود، کم کم فراموش خواهند شد. واژه های یک زبان درحکم مصالح ساختمان آن زبان هستند که کاخ بلند زبان فارسی از این نظر سرمایه بزرگی در اختیار دارد.

(بی اشکال)                                           (بی اشکال و بهتر)

او لیاقت بیشتری دارد.                           او شایستگی بیشتری دارد.
چرا خود را مخفی کرده است؟                  چرا خود را پنهان کرده است.
در زندگی خیلی صبور است.                    در زندگی خیلی شکیباست.
از شما متشکرم.                                   از شما سپاس گزارم.
منبع
https://t.me/qande_parsi/105

کنکاش» واژه ای مغولی است که به معنی رایزنی و م است. پس به کاربردن آن به معنای کندوکاو و کاوش نادرست است. 

نویسنده در این قصه به کنکاش در زندگی مردم می پردازد. ( نادرست)

نویسنده در این قصه  زندگی مردم را بررسی می کند.  ( درست)
منبع
https://t.me/qande_parsi/98

تسویه به معنای برابرکردن بستانکاری و بدهکاری و تصفیه به معنای پاک کردن.اگر مراد پاک کردن حساب باشد که دیگرکسی طلبکار و بدهکار نباشد "تصفیه حساب"درست است و اگر به معنای تعادل و موازنه در حساب باشد" تسویه حساب"درست است.
*شناخت افراد و اعتماد کار خود رامی کرد و حساب ها به مرور تسویه می شد.
*گویی عجله داشت تا هر چه زودتر حساب همه را تصفیه کند.

البته علاوه بر معنای اصلی، به مجاز گاهی "تسویه حساب" به معنای انتقام گیری هم به کار می رود.
*بعد از ماجرای خونین که مبنی بر تسویه حساب های شخصی بود
منبع
https://t.me/qande_parsi/97

به جای ترکیب های عربی که مضاف الیه آنها "ال" دارد، می توان از برابرهای فارسی استفاده کرد.
ابدالدهر= همیشه
جدید البنا= تازه ساز
سریع السیر= تندرو
علی السویه= یکسان
فی الفور= بی درنگ
مجهوال الهویه= ناشناس، گمنام
قسی القلب= سنگ دل

منبع
https://t.me/qande_parsi/92
اگر ترکیب های عربی که مضاف الیه آنها "ال" دارد برابر فارسی نداشت، آنها را بدون "ال" به کار ببریم.
به جای خارق العاده بنویسیم؛ خارق عادت
به جای آخرامان بنویسیم؛ آخر زمان
به جای فارغ البال بنویسیم؛ فارغ بال
منبع
https://t.me/qande_parsi/96

این کلمه به معنای" نیستی و نابودی" است و در فارسی بهتر است ازبه کار بردن آن پرهیز کنیم.
 به جای عدم موفقیت، بنویسیم: ناکامی
به جای عدم اطلاع ، بنویسیم: بی اطلاعی
به جای عدم آشنایی، بنویسیم: نا آشنایی
 با کانال"زین قند پارسی" همراه شویم و هر روزیک نکته ویرایشی بیاموزیم.
منبع
https://t.me/qande_parsi/91

بهاءالدین خرمشاهی:
درباره فناوری چند کلمه توضیح بدهم: در اینکه این کلمه با تشدید یا تخفیف نون تلفظ شود، بحثی نیست و اکنون تلفظ با تشدید بیشتر شنیده می شود؛ ولی اگر یک روز تشدیدش حذف شد، سخت نگیریم. دوم اینکه این کلمه را روی هم بنویسیم، سوم: این کلمه از فن و پسوند آوری ساخته شده است؛ و پسوند آوری وقتی مرکب نویسی شود، مد یا کلاه آن می افتد. چهارم و مهم تر از همه اینکه آوری را بن و ماده آوردن / آوریدن نگیریم و ندانیم؛ بلکه این پسوند از وری است: ناماوری = ناموری. و خلاصه، آوری آن (که در چسبیده نویسی کلاه آ حذف می شود، همان است که در جنگاوری، دلاوری، ناماوری، گُنداوری و حتی به گمانم باراوری = باروری هم وجود دارد (شاید در مورد بارآوری چون بدون مد / کلاه خواندنش دشوار می شود، آوردن آن بی اشکال باشد.)
از مجلۀ پژوهشگران،  1384، شماره 4 و 5
منبع
https://t.me/qande_parsi/119

درجلسه ای نشسته بودم.حاضران بارها درصحبت های خود چندین واژه بیگانه رابه کاربردندکه برای همه آنها معادل هایی وجود دارد؛
تایم                 زمان
سرچ                جست و جو
تکنولوژی          فناوری
اکیپ                گروه
ممبر                اعضا
توریسم             گردشگر
اس ام اس          پیامک
فستیوال            جشنواره
لیست               فهرست
کلیپ                نماهنگ
تیراژ                شمارگان
منبع
https://t.me/qande_parsi/117

واژه هایی که هجای میانی"وو"دارند، مانند: طاووس، کاووس، چاووش، سیاووش، داوود و.با دو واو نوشته می شوند. به جز در دو مورد:
1_هنگامی که تبعیت از رسم الخط قرآنی مد نظر باشد مانند:داود
2_هنگامی که نام شخص در شناسنامه با یک "واو" آمده باشد.
" سودابه زنی.سنگدل و غدار است و سیاووش را می خواهد، تنها برای اینکه از جوانی رعنایی او برخوردار شود." (ندوشن:جام جهان بین92)
فرهنگ درست نویسی سخن
منبع
https://t.me/qande_parsi/116

یکی از معانی "خان"، "مرحله و منزل" است ومراد از"هفت خان" هفت مرحله دشواری است که دربرخی داستان های اساطیری، پهلوانانی مانند رستم و سهراب گذرانده اند و به مجازدر معنی "مراحل متعدد و دشوار برای رسیدن به چیزی یا انجام گرفتن کاری" به کارمی رود. بنابراین نوشتن آن به صورت "هفت خوان" جایزنیست. کتاب "فرهنگ املایی" فرهنگستان زبان و ادب فارسی هم اولویت را به هفت خان داده است.
منبع
https://t.me/qande_parsi/115

او دیروز از تهران به مشهد وارد و سپس به محل کارش رفت.
 
 عبارت بالا یک اشکال جدی دارد. این عبارت از دو جمله جدا با دو فعل جدا تشکیل شده است و حذف فعل جمله اول بدون اینکه قرینه داشته باشد، دلیلی ندارد و اشتباه است.
پس بنویسیم:
اودیروز از تهران به مشهد وارد شد و سپس به محل کارش رفت.
منبع
https://t.me/qande_parsi/110

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها